مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:46098 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:72

عناصر تشكيل دهنده روان ناخودآگاه چيست؟
در مورد عناصر تشكيل دهنده روان ناخودآگاه دو نظريه وجود دارد:
1ـ «فُرُويْد» كه خود قهرمان علم روانكاوي است، در اين باره نظريه خاصي دارد كه خلاصه آن اين است كه عناصر تشكيل دهنده روان ناخودآگاه، يك رشته آگاهيهايي است كه از روان خودآگاه گريخته و در روان ناخودآگاه لانه گزيدهاند و از اين طريق روان گستردهاي را تشكيل دادهاند.
و به عبارت ديگر: هر انساني يك رشته تمايلات دارد و ميخواهد آنها را اظهار و آشكار كند، امّا گاهي شرايط اجتماعي اجازه نميدهد كه خود را آشكار سازند، اين تمايلات پس از مدتي به روان ناخودآگاه فرار كرده و به صورت پس رانده در آنجا ميماند. «فرويد» در ميان تمايلات، بيشتر روي تمايلات جنسي تكيه ميكند، امّا اين شخص راه را به روي خود بسته ميبيند و شرايط اجتماعي و اخلاقي و مذهبي اجازه تظاهر به آ ن را نميدهد، و ناچار ميشود كه آن را به ظاهر فراموش كند، امّا فراموش نميكند، بلكه آن انديشه و فكر از دروازه ذهن خودآگاه به آن سوي روان ميگريزد، و در آن جا پنهان ميگردد ولي پس از مدتي همين انديشههاي پس رانده با ماسك خاص و با تغيير قيافه، بيرون ميآيند، مثلاً انسان پس از مدتي در خود عارضه خاصي را احساس ميكند و مايل ميگردد كه در مؤسسات نيكوكاري شركت كند و در اين راه خدمات رايگان انجام دهد. اين مهر و خدمت همان مهر جنسي است كه پس از پنهان شدن با تغيير قيافه و اخذ شناسنامه جعلي، توانسته است كه از مرز ناخودآگاه بگذرد، و در روان خودآگاه وارد شود و اگر در خود چنين تغييراتي ايجاد نميكرد، مطلقاً حقّ ورود به حوزه خودآگاه را نداشت.
اين نوع از تمايلات نيكوكاري، همان تمايلات جنسي پس رانده است، چيزي كه هست چون به آن صورت، حق ظهور و فعاليت نداشت به صورت و شكل ديگر ميتواند در اجتماع ظاهر گردد.
فُرُويْد با اين نظريه، فاتحه انسانيت را خوانده و مرزي ميان انسانيت كه مايه تعالي و برتري اوست و حيوانيت قائل نشده است و معتقد است كه يك قسمت و يا تمام ارزشهاي اخلاقي يك رشته پس راندهها از روان خود آگاه است كه به عللي نتوانستهاند در اجتماع ظاهر گردند ولي پس از تغيير قيافه و عوض كردن شناسنامه پا به اجتماع مينهند و خود را ظاهر ميكنند.
وقتي به فُرُويْد گفته ميشود ما انسانهايي مانند ابوذر و معاويه، لومومبا و موسي چومبه داريم، چگونه همه را به يك چوب ميراني، وي در پاسخ ميگويد: ابوذر همان را ميخواست كه معاويه آن را ميخواست، خواسته لومومبا و موسي چومبه يكي بود، چيزي كه هست ابوذرها و لومومباها، بر اثر يك سلسله قيود اجتماعي و اخلاقي، براي اعمال خواستههاي غرائز حيواني خود، مجال ظهور نيافتند، قهراً خواستههاي آنان پس رانده شد، آنگاه صورت تصفيه شده در قيافه انسان دوستي و نوع خواهي و مبارزه با ظلم و ستم و گسترش آزادگي سياسي بروز كرد.
2ـ در حالي كه فُرُويْد روي اين قسمت اصرار ميورزد، و با اين ابتكار و اكتشاف، اصالت انسانيت را پايان يافته اعلام ميدارد و او را حيواني بيش نميداند كه صفات عالي و متعالي او پس خوانده شده، صفات حيواني و صفات جنسي اوست با اين حال شاگرد ممتاز او (يونگ) با اين نظرها مخالفت كرده و معتقد است كه عناصر روان ناخودآگاه از دو قسمت مختلف تشكيل ميگردد.
الف: پس خوانده شده از روان خودآگاه و رانده شده از اين نقطه ذهن به آن نقطه ديگر. و اين همان است كه قسمت پايين انسان را تشكيل ميدهد.
ب: يك سلسله احساسهاي اصيل در روان ناخودآگاه ما موجود است كه از هيچ جايي رانده نشده و از هيچ عنصري تصفيه نيافته است و آن همان احساسات پاك اوست و قسمت بالاي انسانيت را تشكيل ميدهند و اين بخش همان ابعاد اصيل روح و روان ماست، مانند هنردوستي، علمجوئي، حقيقتخواهي، احساس خضوع و پرستش در برابر موجود برتر و مانند اينها، هرگز از عناصر رانده شده از قسمت روان خود آگاه توليد نميشوند، بلكه از عناصر اصلي و فطري خدادادي متعالي انسانيت بشمار ميروند.

: آية الله جعفر سبحاني
شناخت در فلسفة اسلامي

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.